به یاد مرحوم کربلایی وحید رحیمی فرد
چه سخت است برای کسی که همیشه متناسب با صدایش می نوشتی این بار در عزایش بنویسی
1- شعر " قسمت " برای سنگ مزار مرحوم :
قسمت این بود که ما والد و فرزند رحیمی
آن گونه که بودیم به جهان یار صمیمی
همراه هم از دار فنا پر بگشاییم
مانند دو دلداده و دلدار قدیمی
من شوق پسر داشتم و او حبِّ پدر داشت
گفتم که مرا در غم و شادی تو سهیمی
گفتا به دلم جمعه غروب وقت سفر شد
آنگاه که وزید از لب دریا نسیمی
هر یک که در این حادثه می ماند ، می مرد
من از غم و داغ پسرم ، او ز یتیمی
فایل صوتی :
2- شعر " برای میر وفا " :
عمری نوایش یا حسین بود و ابالفضل
روی لبانش جا ، حسین بود و ابالفضل
مثل پدر با کربلا مأنوس می شد
قلبش همیشه با حسین بود و ابالفضل
******
هم با ادب بود ، هم مرامش با صفا بود
دلبسته بر آیین ناب مصطفی بود
ماه محرم نغمه دلدار می خواند
عشقش ، کلامش ، روز و شب "میر وفا" بود
******
مرغ دلش تا کربلا پرواز می کرد
با یاد عموی حرم آغاز می کرد
نوباوگان را با حسین پیوند می داد
دینش به عاشورا چنین ابراز می کرد
******
آهنگ عاشورا فقط روی لبش بود
آه رقیه باعث سوز و تبش بود
دست "وحید" را در صف محشر بگیرد
چون ذاکر غم های عمه زینبش بود
******
در سوگ جانکاه دو مداح رحیمی
سوزد دل خونین یاران قدیمی
ای سروری دانی چرا با هم برفتند ؟
تابی نمی آورد "وحید" ، بعد از یتیمی
فایل صوتی :
3- شعر " دلم تنگه (به گویش محلی) " :

فایل صوتی :