218- بابای یتیمان
بابای یتیمان
بابای یتیمان به کجا می روی امشب ؟
اسطورة ایمان به کجا می روی امشب ؟
ای عشق صغیران به کجا می روی امشب ؟
******
بابای یتیمان تو بمان تا که بمانَد
در قلب صغیران زِ وفا نور امیدی
یک لحظه درنگ تا که بلا رفع شود باز
بر پا شود از نو به دلِ خسته نویدی
ای مایة عشق و کرم و مردی و احسان
از کوفه به جز درد و بلا هیچ ندیدی
اسطورة ایمان به کجا می روی امشب ؟
بابای یتیمان به کجا می روی امشب ؟
******
وابستة دستان تواَند جملة ایتام
از دست کریمانة تو عشق هویداست
از رفتن خود کن تو حذر تا که بسازد
سامان یتیمانه که از مهر تو برپاست
ای پادشه عدل بنازم به مرامت
مردی ، گُل ریحانة آن سینة شیداست
ای عشق صغیران به کجا می روی امشب ؟
بابای یتیمان به کجا می روی امشب ؟
******
ای اسوة مردانگی و رحم و مروّت
انفاس تو چون عطر دل انگیز بهاریست
مانند شمیم گُل خوشبوی صداقت
در جان یتیمان که چنان جاذبه جاریست
ای مایة فخر عرب و عشق تشیّع
بی روی تو تنهائیشان گریه و زاریست
ای خسرو خوبان به کجا می روی امشب ؟
بابای یتیمان به کجا می روی امشب ؟
******
از ضربت منفورترین چهرة عالم
بر فرق عدالت گر اسطورة ایمان
رخسار علی غرقه به خون شد کف مسجد
در راه عدالت به خدا داده سر و جان
نان آور پنهانی ایتام کجایی؟
بر کلبة ویرانه دگر کی ببرد نان!
ای حجت یزدان به کجا می روی امشب ؟
بابای یتیمان به کجا می روی امشب ؟
******
دریافت نسخه چاپی :
دریافت سبک :


