درحال بارگذاری

نخل بی سر

اشعار مذهبی و آئینی محمدرضا سروری

1310 - دلم گرفته

شنبه ۷ تیر ۱۴۰۴، 12

متن نوحه:

دلم گرفته

عمه تنهایم برای بابایم دلم گرفته
بین غم هایم لرزش اعضایم دلم گرفته
فکر فردایم تشنه به دریایم دلم گرفته
غصّه بر نایم شکسته آوایم دلم گرفته
**
عمه در دشت بلا تنهایم
بی پناه در گذر غم هایم
بشنو از بهر خدا ای عمه
دردِ دل های من و بابایم

بابا تو رفته ای من تنها
مانده رقیه ات در غم ها
سوگند به حضرت پیغمبر
دل تنگتم عزیز زهرا

عمه تنهایم برای بابایم دلم گرفته
**
داغ او قاتل من می باشد
بند شیرازة تن می پاشَد
جز جزء جگر خونین از
نیزة دوریِ او بخراشَد

دستم به دست کی بسپارم؟
سر روی دوش کی بگذارم؟
کی شانه می کند مویم را؟
همراهِ کی قدم بردارم؟

عمه تنهایم برای بابایم دلم گرفته
**
گوش و گوشواره مگر پاره نشد؟
یک حرم بی کس و آواره نشد؟
پس بگو عمه چرا بهر خدا
آهِ دلتنگیِ من چاره نشد

دیدم شکاف اَبرویت را
خونین دوباره گیسویت را
ای آخرین امیدم بنما
سویَم ستارة روُیت را

عمه تنهایم برای بابایم دلم گرفته
**
یاد آن سایة سر داشتنم
نور خورشید و قمر داشتنم
دست بیداد چه کرد با دل من؟
یاد ایّام پدر داشتنم

عمه این داغ مرا تسکین ده
دل به آرامش این مسکین ده
ای خدا درد یتیم درمان کن
سروری گفت و تو هم آمین ده

عمه تنهایم برای بابایم دلم گرفته
**

دریافت نسخه چاپی :

دلم گرفته

نوحه سروری نوحه حضرت رقیه نوحه امام حسین نوحه حضرت زینب
star_shine مجموعه نوحه ها
درحال بارگذاری نظرها