نخل بی سر

متن نوحه:

حرم بی آب است

واویلا واویلا حرم بی آب است
واویلا واویلا علی بی تاب است
واویلا واویلا گلم بی خواب است
واویلا واویلا حیا نایاب است
**
خبر العطش یار رسید
ناله بر گوشِ علمدار رسید
قمر هاشمیان در تب و تاب
علقمه لحظة دیدار رسید

چه بلایی شده نازل یاران
که نبارد به سر ما باران
کوفه را رحم و حیا نیست که نیست
الامان از دغل بدکاران

واویلا واویلا حرم بی آب است
**
خیمه ها قحطی آب آمده است
ظهر گرما به عذاب آمده است
العطش از همه سو می آید
به زبان طفل رباب آمده است

مشک ها اشک به مژگان دارند
اشک ها از دو بصر می بارند
یک طرف بانگ بر آورده گلی
چه به روز دل ما می آرند؟

واویلا واویلا حرم بی آب است
**
هر که بر حال حرم می گرید
دیده را بسته به هم می گرید
در کنار تن بی دست عَمو
مشک در پای علَم می گرید

به گمانم دل دریا خون شد
پهنة آبِ روان گلگون شد
چهرة خون خدا در هم رفت
غم به غم های حسین افزون شد

واویلا واویلا حرم بی آب است
**
آن که در خیمه ممات افکنده
پنجه بر آب فرات افکنده
از رقیه گل بی تاب بپرس
که به جانت اثرات افکنده؟

قحط آبست و وفا نایاب تر
رویِ خون از رخ گُل شاداب‌تر
تشنه ها روز به روز تشنه تر و
جمع سیران جفا سیراب تر

واویلا واویلا حرم بی آب است
**

دریافت نسخه چاپی :

دریافت سبک :